معنی ناشور

لغت نامه دهخدا

ناشور

ناشور. (اِ) قسمی پارچه ٔ سفید پنبه ای لطیف تر از کرباس و شبیه به متقال. پارچه ای لطیف تر از کرباس و خشن تر از چلوار.

ناشور. (ن مف مرکب) ناشسته. شسته نشده. تمیز ناشده. || غیرمطهر. تطهیرنشده.

فرهنگ معین

ناشور

(اِ.) پارچه نخی چرکتاب مانند متقال.

حل جدول

ناشور

شسته نشده

گویش مازندرانی

ناشور

کثیف و آلوده – نشسته

معادل ابجد

ناشور

557

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری