معنی نامه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
نوشته، مکتوب، کتاب، صحیفه. [خوانش: (مِ یا مَ) [په.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
مطلبی که خطاب بر فردی معین نوشته میشود و معمولاً بهوسیلۀ پست و در پاکت به دست گیرنده میرسد،
کاغذی که بر روی آن مطالبی نوشتهشده،
(پیشوند) جزء پسین برخی کلمات به معنی نوشتهای در موضوع معین: پایاننامه، سالنامه،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
جریده، خط، دستخط، رقعه، رقعه، رقیمه، صحیفه، طومار، عریضه، کاغذ، کتاب، مراسله، مرقومه، مصحف، مکتوب، منشور، نبشته، نوشته
فارسی به انگلیسی
Epistle, Letter, Missive, Paper, Petition
فارسی به ترکی
mektup
فارسی به عربی
رساله، قائمه الشحن
تعبیر خواب
اگر به خواب بیندکه نامه سر به مهر داشت، دلیل است سخنی پوشیده بشنود. اگر نامه را گشاده بیند، دلیل که سخنی فاش شنود. - محمد بن سیرین
اگر درخواب بیند نامه سر به مهر داشت، دلیل است خبری به وی رسد. اگر بیند که نامه را بگشاد، دلیل است بی غم شود. اگر بیند مهر از نامه برداشت و بخواند، دلیل عز و جاه است وقتی که بیننده خواب امی بود و نیز گویند که آخر عمر او بود. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
اگر درخواب بیند که پادشاه نامه به وی داد و در آن سخنان خوش نوشته است، دلیل راحت و خرمی است. اگر سخنان ناخوش بود، دلیل ترس و بیم بود. اگر بیند شیخی یا زاهدی نامه به وی داد، دلیل که آن زاهد یا شیخ او را پندی دهد. - جابر مغربی
اگر درنامه سخنِِ خیر نوشته بود. دلیل است حاجتش روا شود. اگر در آن سخن شر نوشته بود، دلیل است کارش برنیاید. - امام جعفر صادق علیه السلام
فرهنگ فارسی هوشیار
مکتوب، کتابت، قرطاس، رقعه، خط
واژه پیشنهادی
رقعه
معادل ابجد
96