معنی نامیدن

فرهنگ معین

نامیدن

(دَ) [په.] (مص م.) اسم گذاشتن.

فرهنگ عمید

نامیدن

خواندن کسی یا چیزی به اسم و نام، نام ‌نهادن،

فارسی به انگلیسی

نامیدن‌

Call, Designate, Dub, Entitle, Name, Term

فارسی به ترکی

نامیدن‬

ad vermek, adlandırmak

فرهنگ فارسی هوشیار

نامیدن

نام نهادن

لغت نامه دهخدا

نامیدن

نامیدن. [دَ] (مص) (از: نام + یدن، پسوند مصدری) پهلوی: نامینیتن (نام گذاشتن). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). نام گذاشتن. (فرهنگ نظام). اسم گذاشتن. (ناظم الاطباء). تسمیه. نام نهادن. موسوم کردن. نام دادن. || کسی را به نام خواندن. احضار کردن. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). طلب کردن.خواندن.بانگ زدن. آواز کردن. نام بر زبان آوردن. (ناظم الاطباء). اسم بردن. خواندن. || نامزد کردن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). || یاد دادن. (ناظم الاطباء). || ترجمه. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

فارسی به عربی

نامیدن

اسلوب، اهل (فعل ماض)، رشح

فارسی به ایتالیایی

انگلیسی به فارسی

call

نامیدن


name

نامیدن

ترکی به فارسی

آدورمک

نامیدن

معادل ابجد

نامیدن

155

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری