معنی نام آوری
لغت نامه دهخدا
نام آوری. [وَ] (حامص مرکب) نامبرداری. نامداری. شهرت. آوازه. بلندآوازگی. نام آور بودن. مشهور و معروف و سرشناس بودن. معروفیت. سرشناسی:
هرکه در مهتری گذارد گام
زین دو نام آوری برآرد نام.
نظامی.
دروغی نگویم در این داوری
به حجت زنم لاف نام آوری.
نظامی.
به هر کار کو جست نام آوری
در آن کار دادش فلک یاوری.
نظامی.
حل جدول
اشتهار
فرهنگ فارسی هوشیار
شهرت معروفیت سرشناسی: دروغی نگویم درین داوری بحجت زنم لاف نام آوری. (نظامی)
معادل ابجد
308