معنی نام دیگر پرنده باسترک
حل جدول
توکا
پرنده باسترک
توکا
باسترک
پرنده توکا
نام دیگر پرنده سارى
سارنگ
نام دیگر پرنده پلیکان
مرغ سقا
نام دیگر پرنده ساری
سارنگ
نام دیگر پرنده چکاوک
مانورک
نام دیگر پرنده زغن
موش ربا
نام دیگر پرنده باشه
هیلا
نام دیگر پرنده درنا
کلنگ
نام دیگر پرنده خانگی وشم
بلدرچین
لغت نامه دهخدا
باسترک. [ت َ رَ] (اِ) نوعی از سار. (ناظم الاطباء). مرغی است. (یادداشت مؤلف). به ترکی صغرجق. (فرهنگ شعوری):
در دست غمت را (کذا؟) شده ام آنچنان زبون
در پنجه ٔ شاهین فتاده چو باسترک (؟).
میرنظمی (از شعوری).
فارسی به عربی
دج
واژه پیشنهادی
هیلا
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم پریدن) هر جانوری که می پرد مرغ طیر طایر. جمع: پرندگان مقابل چرنده. نام یک فردازرده پرندگان نام عام فردی از حیوانات ذی فقاری که به رده پرندگان تعلق دارد، که پرواز کند که بپرد پرواز کننده طایر: (ما چیزها را دروهم توانیم آورد که بحس نیافته باشیم چون مردم پرنده. ) (بابا افضل) یا پرنده پر نمیزند. خیلی خلوت و آرام بود. یا پرنده چراغ. پروانه. فراشه. یا (هواپیمایی) پرسنل پرنده. کسانی که در نیروی هوایی با هواپیما پرواز میکنند و رانندگی آنرا بعهده دارند. یا پرنده آتشین. یکی از انواع اختر. یا ماهی پرنده.
معادل ابجد
1269