معنی نام سابق شهر سبزوار

لغت نامه دهخدا

سبزوار

سبزوار. [س َ زَ / زِ] (اِخ) شهر سبزوار، مرکز شهرستان که در 240 هزارگزی مشهد و 820 هزارگزی خاور تهران واقع است و دارای 28151 تن جمعیت است. مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول جغرافیایی 57 درجه و 43 دقیقه و عرض جغرافیایی آن 36 درجه و12 دقیقه است، بنابراین نصف النهار تهران با نصف النهار سبزوار 25 دقیقه اختلاف ساعت دارد. این شهر در دامنه ٔ کوه اندقان طبس و در شمال این شهر کال شور واقع است. آب مشروبی سه رشته قنات که رشته ای از شمال سبزوار بطول 11 الی 13 هزارگز کشیده شده معروف است بقنات قصبه، قنات عبدالرحمن، قنات حمیدآباد، و دارای چندین آب انبار که در محل حوض آب معروف است، اهالی از آنهااستفاده می نمایند. کارخانه ٔ پنبه پاک کنی شرکت جین و کارخانه ٔ برق و کارخانه ٔ آرد در سبزوار دایر است. دراین شهر یک بیمارستان است که تحت نظر بهداری سبزواراست، بودجه ٔ آن از سه محل یعنی از وزارت بهداری و مبلغی از بودجه ٔ کل کشور و شهرداری تأمین میشود. دارای دو دبیرستان پسرانه و دخترانه و 8 دبستان می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). رجوع به فهرست تاریخ مغول و تاریخ عصر حافظ و مجمل التواریخ گلستانه وفهرست ج 1 و 2 تاریخ جهانگشا و تاریخ سیستان شود.

سبزوار. [س َ زَ / زِ] (اِخ) بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار، از چهار دهستان بنام مرکزی سلطان آباد، رباط سرپوشیده، کراب که دارای 85 آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل شده است. مجموع نفوس آن در حدود 28750 تن است. حدود بخش از طرف شمال بکوه طبس و اندقان، خاور شهرستان نیشابور، از جنوب به بخش ششتمد، از باختر به بخش داورزن می باشد. موقعیت بخش جلگه، هوای آن معتدل است و محصول عمده ٔ آن غلات، پنبه، کنجد، زیره و انواع میوه جات است. شغل مردان زراعت و کسب. در شهر سبزوار صنایع دستی زنان انواع پارچه کرباس بافی است. راه شوسه ٔ تهران - مشهد از این بخش عبور کرده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

معادل ابجد

نام سابق شهر سبزوار

1035

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری