معنی نام عمومی تیره‌ای از گیاهان

حل جدول

واژه پیشنهادی

نام عمومی قندها

کربوهیدرات

هیدرات کربن-کربوهیدرات-

فرهنگ فارسی هوشیار

عمومی

در تازی نیامده امرکانیک همگانی (صفت) منسوب به عموم آنچه که متعلق و مربوط به عموم باشد همگانی: تعلیمات عمومی.

لغت نامه دهخدا

عمومی

عمومی. [ع ُ] (ص نسبی) منسوب به عموم. (از اقرب الموارد). چیزی که شامل همه گردد. عام. کلی. (ناظم الاطباء). آنچه که متعلق و مربوط به عموم باشد. همگانی. (فرهنگ فارسی معین). در مقابل خصوصی.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

عمومی

همگانی

کلمات بیگانه به فارسی

عمومی

همگانی

عربی به فارسی

عمومی

اشتراکی , همگانی

فارسی به ایتالیایی

عمومی

comune

popolare

generale

globale

فارسی به آلمانی

عمومی

Allgemein, Allgemein [adjective], Publikum (n), Weit

معادل ابجد

نام عمومی تیره‌ای از گیاهان

978

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری