معنی ناهمانند

فارسی به عربی

ناهمانند

متباین

حل جدول

ناهمانند

متفاوت، ناهمسان، ناهمگون، مغایر

بی‌بدیل

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناهمانند

متفاوت، مغایر، ناهمسان، ناهمگون،
(متضاد) همانند


ناهمسان

مختلف، ناجور، نامناسب، ناهمانند، ناهمگون،
(متضاد) همانند، همسان

فارسی به انگلیسی

ناهمانند

Dissimilar, Unlike

کلمات بیگانه به فارسی

بی شباهت

ناهمانند

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بی شباهت

ناهمانند، ناهمسان

انگلیسی به فارسی

dissimilar

نامتشابه، ناهمانند


distinct

متمایز، ناهمانند، مجزا، متفاوت

فرهنگ فارسی هوشیار

بی شباهت

ناجور اهوماناک ناهمانند


نامتناسب

ناموافق، ناجور، ناهمانند

عربی به فارسی

متباین

ناجور , مختلف , نابرابر , نامساوی , غیرمتجانس , ناهمسان , ناهمانند

اسپانیایی به فارسی

desemejante

ناهمسان، ناهمانند، بی شباهت، برخلا ف، غیر، برعکس.

سوئدی به فارسی

olika

متمایز، متفاوت، بطریق دیگر، بطور متفاوت، ناهمسان، ناهمانند، نابرابر، نامساوی، گوناگون، مختلف، چندتا، چندین، جورواجو،

معادل ابجد

ناهمانند

201

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری