معنی نجسی

لغت نامه دهخدا

نجسی

نجسی. [ن َ ج ِ] (حامص) ناپاکی. پلیدی. (ناظم الاطباء). ناپاک بودن. نجس بودن. || (اِ) فضله ٔ انسان و دیگر حیوانات غیر از ستور. (ناظم الاطباء). || کنایه از خمر و مشروبات الکلی، چون عرق و شراب و غیره.


نجسی خوردن

نجسی خوردن. [ن َ ج ِ خوَرْ / خُرْ دَ] (مص مرکب) در تداول عوام، شراب خوردن. عرق خوردن. دمی به خمره زدن. لبی تر کردن. خمر و مسکر نوشیدن.


نجاسات

نجاسات. [ن َ / ن ِ] (از ع، اِ) ج ِ نجاست. رجوع به نجاست شود. || (اصطلاح فقه) آنچه اگر لباس یا بدن بدان آلوده بود، نماز کردن نشاید. نجاسات عبارتند از: 1 و 2- بول و غایط از حیوان حرام گوشت و دارای نفس سایله 3 و 4 و 5- مرده وخون و منی از حیوان حرام گوشت و دارای نفس سایله 6- سگ بری 7- خوک بری 8- کافر 9- مسکری که نوعاً مایع است 10- آب جو. لباس و بدن نمازگزار باید بدین نجاسات آلوده نباشد. || در تداول عوام، نجسی، کنایه از خمر و مشروبات الکلی است. رجوع به نجسی شود.


ناپاکی

ناپاکی. (حامص مرکب) نادرستی. بداخلاقی. (ناظم الاطباء). خبث.خباثت. بدجنسی. نابکاری. بد سریرتی. شرارت. گربزی بیش از حد: و زنان ناقص عقل و دینند، از ناپاکی هر چه خواهند بکنند. (اسکندرنامه نسخه ٔ خطی).
خاقانیا به عبرت ناپاکی فلک
برخاک آن شهنشه کشور گذشتنی است.
خاقانی.
سری دیدم از مغز پرداخته
بسی سر به ناپاکی افراخته.
نظامی.
و به حقیقت ظلم و فتک و ناپاکی ایشان دولت سلطان را سبب انقطاع بود. (جهانگشای جوینی).
دلیر سیه نامه ای سخت دل
ز ناپاکی ابلیس از وی خجل.
سعدی.
|| چرکینی. آلودگی. پلیدی. (ناظم الاطباء). پلشتی. دناست. قذارت. || بدکاری. بدعملی. (ناظم الاطباء). آلوده دامنی. بی عفتی: و شومی آن ناپاکی او را دریافت و علت طاعون پدید آمد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 108).
در ایام پدر این ناجوانمرد
ز ناپاکی به پیوندم طمع کرد.
نظامی.
روان گشتش از دیده بر چهره جوی
که برگرد و ناپاکی از من [یوسف] مجوی.
سعدی (بوستان).
|| ناصافی. (ناظم الاطباء). || زشتی. بدی. || حیض. بی نمازی. قرء مقابل طهر. || جنابت. جنب بودن. || نجاست. نجسی. رجس.


شبهات

شبهات. [ش ُ ب ُ] (ع اِ) ج ِ شبهه. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). یکی از مباحث مهم اصول فقه بحث در شبهات است و در آنجا اغلب مرادف با شک و تردید و مقابل با ظن و قطع آمده است و اقسامی دارد:
- شبهات بدویه، که حکمی ندارد.
- شبهات تحریمیه، در شبهات تحریمیه ٔ حکمیه اصل برائت جاری کنند به حکم قبح عقاب بلابیان و تکلیف مالایطاق و «لایکلف اﷲ نفساً الا وسعها » و «... الاماآتیها» و «الناس فی سعه مالایعلمون ».
- شبهات حکمیه ٔ وجوبیه، در این مورد نیز برخی اصالت برائت را جاری دانند. برخی احتیاط و برخی میان عام البلوی و غیره فرق گذارند.
- شبهات محصوره و غیرمحصوره، شبهات موضوعه در موضوعات محصور و نامحصور باشد. محصور مانند آنکه ظرف نجسی مابین بیست ظرف باشد که به حکم اصالت طهارت، هر یک طاهرند و برخی گویند باید از همه اجتناب کرد. اما در شبهات غیرمحصوره که حتماً ارتکاب آنها روا باشد چون احتیاط کامل ممکن نیست و قاعده ٔ کلی در شبهه ٔ محصوره و غیرمحصوره عرف است. خلاصه در شبهات اقوال و آرایی است و گویند شک و شبهه در احکام واقعی بدون ملاحظه ٔ حالت سابقه که مراجعه به اصول شود یادر نفس تکلیف است که آیا الزام هست یا نه و بر فرض وجود الزام حرمت است یا وجوب اگر نفس الزام معلوم باشد و شک در وجوب و حرمت باشد و یا آنکه وجوب و حرمت هم معلوم باشد لکن شک در متعلق آن باشد. و به هر تقدیر در شبهات حکمیه اصل برائت جاری است و در شبهات موضوعیه در صورت نامحدود بودن اصل حلیت و طهارت جاری است و در صورت محصور بودن و امکان اجتناب از همه اصل احتیاط جاری شود. (از فرهنگ علوم سجادی).

مترادف و متضاد زبان فارسی

نجسی

آلودگی، پلیدی، نجاست،
(متضاد) پاکی


پلیدی

آلودگی، چرک، چرکینی، خباثت، خبث، ریم، غایط، گه، مدفوع، ناپاکی، ناپاکی، نجاست، نجسی، نجسی،
(متضاد) پاکیزگی، طهارت


طهر

پاکی، پاکیزگی، طهارت،
(متضاد) نجسی، نجاست


نجاست

آلودگی، براز، بول، پلیدی، جعل، غایط، فضله، کثافت، گه، مدفوع، نجسی، وژن،
(متضاد) طهارت، نظافت

فرهنگ معین

نجسی

مدفوع انسان، کنایه از: مشروبات الکلی. [خوانش: (نَ جِ) (ص نسب.) (اِ.) (عا.)]

حل جدول

نجسی

ناپاکی و پلیدی


ناپاکی و پلیدی

نجسی

فرهنگ فارسی هوشیار

نجسی

در تازی نیامده ریمنکی چرکینی ریمناکی پلیدی


نجسی خوردن

نبید خوردن می زدن (مصدر) نوشیدن مشروبات الکلی (مخصوصاعرق) .

تعبیر خواب

پیغمبری

اگر بیند از حال صلاح به فساد مبدل شد، دلیل کند بر نجسی و ادباری. اگر به خلاف این بیند، دلیل شود بر سعد و اقبال دین و دنیای وی. - جابر مغربی

معادل ابجد

نجسی

123

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری