معنی نخودی

لغت نامه دهخدا

نخودی

نخودی. [ن ُ خ ُ] (ص نسبی) نوعی از رنگ است که مشابه نخود باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات). رنگی که مانند رنگ نخود باشد. (فرهنگ نظام). به رنگ نخود. زرد کم رنگ. || چیزی که به رنگ نخود باشد. (از فرهنگ نظام). || به شکل و اندازه ٔ نخود. ریزه چون دانه ٔ نخود.
- استخوان نخودی، عظم حمصی. رجوع به حمص شود.
- نخودی خندیدن، لبها را فراهم آورده خندیدن. لبها را غنچه کرده خندیدن.

فرهنگ عمید

نخودی

زردِ کم‌رنگ، مثل رنگ نخود،
(صفت نسبی) به رنگ نخود،
(صفت نسبی) شبیه یا به‌اندازۀ نخود،
(صفت نسبی) [مجاز] خُرد، ریز، کوچک،

حل جدول

نخودی

فیلمی با بازی رعنا آزادی ور

فارسی به انگلیسی

نخودی‌

Leguminous

فرهنگ فارسی هوشیار

نخودی

‎ (صفت) منسوب به نخود. یانان نخودی، برنگ نخود. ‎، (اسم) رنگی شبیه برنگ نخود. ‎، (صفت) لوس وننر. یامریم نخودی. یانخودی خندیدن. خنده لوس وبیمزه کردن.

معادل ابجد

نخودی

670

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری