معنی نخودی

فارسی به انگلیسی

نخودی‌

Leguminous

فرهنگ فارسی هوشیار

نخودی

‎ (صفت) منسوب به نخود. یانان نخودی، برنگ نخود. ‎، (اسم) رنگی شبیه برنگ نخود. ‎، (صفت) لوس وننر. یامریم نخودی. یانخودی خندیدن. خنده لوس وبیمزه کردن.


مریم نخودی

ماندارو مانداروی تلخ از گیاهان (اسم) گیاهی است از تیره نعناعیان که علفی و پایا است و ارتفاعش بین ‎15 تا 30 سانتیمتر است. این گیاه در جنگلهای نواحی مرکزی و جنوبی اروپا و شمال افریقا و ایران میروید. برگهایش متقابل و بیضوی و بی کرک و شفاف برنگ سبز تیره (در سطح فوقانی پهنک) میباشد و گلهایش صورتی یا قرمزند. از سرشاخه های گلدار این گیاه در طب عوام بعنوان مقوی و محلل و در استعمال خارجی جهت التیام زخم ها استفاده میشود طوقریون کماذریوس مریم نخودی طبی کما دریوس بلوط الارض کمدریس مقیفرون مانداروی تلخ رانداروی تلخ برنتقه یرپلاموردی فولیون خامادریوس گل خنو ارپه میرپلیدی. یا مریم نخودی طبی. مریم نخودی. یا مریم نخودی کوهی. یکی از گونه های مریم نخودی که دارای اثراتی مشابه هم نخودی طبی است حشیشه الریح جعده. یا مریم نخودی وحشی. یکی از گونه های خود روی مریم نخودی است که در غالب نقاط ایران میروید و دارای اثر مقوی معده میباشد اسقوردیون منضار سقردیون ثومالحیه ثوم بری سقوردیون اسقوذوریون عنبربید الطریون. توضیح باین گونه از مریم نخودی نیز نامهای گل خنو وارپه واریه نیز اطلاق شده.

لغت نامه دهخدا

نخودی

نخودی. [ن ُ خ ُ] (ص نسبی) نوعی از رنگ است که مشابه نخود باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات). رنگی که مانند رنگ نخود باشد. (فرهنگ نظام). به رنگ نخود. زرد کم رنگ. || چیزی که به رنگ نخود باشد. (از فرهنگ نظام). || به شکل و اندازه ٔ نخود. ریزه چون دانه ٔ نخود.
- استخوان نخودی، عظم حمصی. رجوع به حمص شود.
- نخودی خندیدن، لبها را فراهم آورده خندیدن. لبها را غنچه کرده خندیدن.


عروسک نخودی

عروسک نخودی. [ع َ س َ ک ِ ن ُ خ ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) مثل عروسک نخودی، سخت خُرد و جمعوجور.


نان نخودی

نان نخودی. [ن ِ ن َ / ن ُ خ ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) قسمی شیرینی است. رجوع به نان نخودچی شود.


مریم نخودی

مریم نخودی. [م َرْ ی َ ن ُ خوَدْ / خُدْ](اِ مرکب) گیاهی است از تیره ٔ نعناعیان با ارتفاع 15 تا30 سانتیمتر. این گیاه در جنگلهای نواحی مرکزی و جنوبی اروپا و شمال افریقا و ایران میروید. برگهایش متقابل و بیضوی و بی کرک و شفاف و به رنگ سبز تیره می باشد و گلهایش صورتی یا قرمزند. کَلپور.(در اصطلاح کرمان). طوقریون. کماذریوس. بلوطالارض. کمدریس. خنو. مقیفروان. برنتقه.

فرهنگ عمید

نخودی

زردِ کم‌رنگ، مثل رنگ نخود،
(صفت نسبی) به رنگ نخود،
(صفت نسبی) شبیه یا به‌اندازۀ نخود،
(صفت نسبی) [مجاز] خُرد، ریز، کوچک،

حل جدول

نخودی

فیلمی با بازی رعنا آزادی ور


نخودی رنگ

کرم


بازیگر فیلم نخودی

رعنا آزادی ور

فرهنگ گیاهان

واژه پیشنهادی

رنگ نخودی

رنگ کرم (رنگ سفید با گل ماشی)


کارگردان فیلم نخودی

جلال فاطمی


موسیقی فیلم نخودی

فردین خلعتبری


فیلمبردار فیلم نخودی

تورج منصوری

معادل ابجد

نخودی

670

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری