معنی ندبه
لغت نامه دهخدا
ندبه. [ن ُ ب َ / ب ِ] (از ع، اِ) نوحه. اشعار ماتمی خواندن. (غیاث اللغات). ندبه.شیون. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). گریه و زاری. (ناظم الاطباء). افغان. گریستن برای مرده:
تا ز هوای توام به ندبه و ناله
عشق تو بر جان من نهاد نهاله.
شهره ٔ آفاق.
رجوع به ندبه شود.
فرهنگ معین
(نُ بَ یا بِ) [ع. ندبه] (اِ.) بر مرده گریستن، شیون و زاری.
فرهنگ عمید
گریه بر مرده و ذکر خوبیها و صفات نیکوی او،
زاری و شیون،
* ندبه کردن: (مصدر لازم) زاری و شیون کردن،
حل جدول
دعای صبح جمعه
مترادف و متضاد زبان فارسی
تضرع، زاری، ضجه، فزع، گریه، لابه، مویه، ناله
فارسی به انگلیسی
Wail
فرهنگ فارسی هوشیار
گریه و زاری و شیون
معادل ابجد
61