معنی نشبیل

لغت نامه دهخدا

نشبیل

نشبیل. [ن ِ] (اِ) رجوع به نشپیل شود.

فرهنگ عمید

نشبیل

نشپیل

حل جدول

نشبیل

قلاب ماهیگیری

قلاب ماهی گیری

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

نشبیل

(اسم) قلاب (عموما)، آهن پاره ای که بر سر موی اسب یا طنابی بندند و بدان ماهی گیرند شست ماهی گیری: هر یکی از بهر صید این ضعفا را تیز چو نشپیل کرده اند انامل. (ناصر خسرو. ‎ 244)، آلتی مانند قلاب که بوسیله آن خرما را از درخت فرود آورند.

معادل ابجد

نشبیل

392

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری