معنی نشت کردن
لغت نامه دهخدا
نشت کردن. [ن َ ک َ دَ] (مص مرکب) زهیدن: نشت کردن آب، زهیدن آن. (یادداشت مؤلف). || منتشر شدن مایعی چون مرکب و جز آن بیش از حد لازم. (یادداشت مؤلف).
حل جدول
تراوش
فارسی به انگلیسی
Bleed, Diffuse, Infiltrate, Leak, Permeate, Seep
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) نم پس دادن تراویدن و بیرون زدن مایع از ظرف، درز کردن خبر برملا شدن: این خبر دهان بدهان گشت و معلوم نگشت از کجا نشت کرد. . .
معادل ابجد
1024