معنی نظامنامه

فرهنگ معین

نظامنامه

(نِ. مِ) [ع - فا.] (اِمر.) آیین نامه.

حل جدول

نظامنامه

آیین‌نامه

مترادف و متضاد زبان فارسی

نظام‌نامه

آیین‌نامه، اساسنامه

فارسی به انگلیسی

نظامنامه‌

Code, Statute, Statute Book, Bylaw

فارسی به عربی

نظامنامه

دلیل، قانون محلی

فرهنگ فارسی هوشیار

نظامنامه

(اسم) آیین نامه.

فارسی به آلمانی

نظامنامه

Handbuch (n), Manuell

معادل ابجد

نظامنامه

1087

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری