معنی نفس تازه کردن
لغت نامه دهخدا
نفس تازه کردن. [ن َ ف َ زَ / زِ ک َ دَ] (مص مرکب) رفع ماندگی کردن. اندکی استراحت کردن. نفس راست کردن. نفس درست کردن. دمی توقف و استراحت کردن کسی که راهی دراز آمده است یا بار سنگینی حمل کرده است و بغایت مانده و خسته است.
حل جدول
دم بر زدن
معادل ابجد
877