معنی نفع
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(نَ) [ع.] (اِ.) سود، فایده.
فرهنگ عمید
فایده، سود، بهره،
* نفع خالص: (اقتصاد) = سود۱ * سود ویژه
* نفع غیرخالص: (اقتصاد) = سود۱ * سود ناویژه
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
سود، بهره
کلمات بیگانه به فارسی
سود
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهره، ربح، سود، صرف، صرفه، فایده، منفعت،
(متضاد) خسارت، زیان، ضرر
فارسی به انگلیسی
Advantage, Gain, Interest
فارسی به عربی
ربح
فرهنگ فارسی هوشیار
منفعت، حاصل، پیداوار، بهره، ثمر
فرهنگ فارسی آزاد
نَفع، (نَفَعَ، یَنفَعُ) سود رسانیدن، فایده دادن،
نَفع، غیر از معانی مصدری، فائده، سود (مقابل ضرر)، خیر،
واژه پیشنهادی
راده
معادل ابجد
200