معنی نفوذ کردن

لغت نامه دهخدا

نفوذ کردن

نفوذ کردن. [ن ُ ک َ دَ] (مص مرکب) درگذشتن و فرورفتن. (ناظم الاطباء).

حل جدول

فارسی به انگلیسی

نفوذ کردن‌

Infiltrate, Penetrate, Permeate, Pierce, Work

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

نفوذ کردن

در گذشتن و فرورفتن

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

نفوذ کردن

1110

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری