معنی نقده
لغت نامه دهخدا
نقده. [ن َ دَ / دِ] (اِ) پولک های خرد سپید یا زرد که بر جامه دوختندی یا بر روی چسبانیدندی زینت را. (یادداشت مؤلف). گل و بوته ای که با نخ مخصوص ابریشمی زری یا نقره ای بر روی پارچه های گرانبها می انداختند. نوعی رشته ٔ فلزی نوارمانند و بسیار باریک از نوع گلابتون وسایر رشته های درخشان و زینتی که در یراق بافی و علاقه بندی و غیره به کار می رود. (از فرهنگ فارسی معین).
نقده. [ن َ ق َ دِ] (اِخ) قصبه ای است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه. در 95هزارگزی جنوب ارومیه در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 1160 تن سکنه دارد. آبش از کدارچای تأمین می شود. محصولش غلات و چغندر و توتون و برنج و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. این قصبه مرکز بخش و دهستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
نقده. [ن ُ ق َدْ دِ] (اِخ) دهی است از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان، در 7هزارگزی جنوب غربی تویسرکان، در دامنه ٔ سردسیری واقع است و 287 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و انگور و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فرهنگ معین
(نَ دِ یا دَ) [ازع.] (اِ.) گل و بوته ای که با نخ مخصوص ابریشمی زری یا نقره ای روی پارچه های گرانبها می انداختند، نوعی رشته فلزی نوار مانند وبسیار باریک از نوع گلابتون و سایر رشته های درخشان و زینتی که در یراق بافی و علاقه بندی و غیره به کار می رود.
فرهنگ عمید
نوعی گلوبوته که با رشتههای زری یا نقرهای بر روی پارچه میدوزند،
نوعی رشتۀ زری یا نقرهای از نوع گلابتون که در یراقدوزی و نقدهدوزی به کار میرود،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
زیره ی رومی از گیاهان نادرست گویی نادرست نویسی نغزه گل و بوته ای که با نخ مخصوص ابریشمی زری یا نقره یی بر روی پارچه های گرانبها می انداختند نوعی رشته فلزی نوار مانند و بسیار باریک از نوع گلابتون وسایررشته های درخشان و زینتی که در یراق بافی و علاقه بندی و غیره بکار می رود.
معادل ابجد
159