معنی نقشه کش

لغت نامه دهخدا

نقشه کش

نقشه کش. [ن َ ش َ / ش ِ ک َ / ک ِ] (نف مرکب) طراح. نقشه بردار. که نقشه ترسیم کند. || در تداول، که به زیان دیگران و برای غلبه بر حریفی یا انجام کاری طرحی ریزد. که با توطئه و دسیسه منظور خود را عملی کند. محتال. سیاس. توطئه گر.

فرهنگ عمید

نقشه کش

آن‌که نقشه می‌کشد، کسی که نقشۀ جایی یا چیزی را رسم می‌کند،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

نقشه‌ کش‌

Draftsman, Drawer

فارسی به عربی

نقشه کش

رسام الخرائط

فرهنگ فارسی هوشیار

نقشه کش

‎ گیتی نگار، برنامه ریز (صفت) کسی که نقشه جغرافی ترسیم کند، شخصی که طرح امور را ریزد.

معادل ابجد

نقشه کش

775

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری