معنی نمایشنامه آلفرد دو موسه
حل جدول
دمدمى مزاج
حماقتهای ماریان
اثری از آلفرد دو موسه
امید به خداوند، شب ها، شمعدان، فانتازیو، نامه ای به لامارتین، یادگار
واژه پیشنهادی
الاغ و نهر آب
افکار نهایی رافائل
برای هیچ چیز نباید قسم خورد
بلوط های آتشین
از آثار شارل آلفرد دو موسه شاعر فرانسوی
فانتازیو
اسپانیا و ایتالیا
لغت نامه دهخدا
موسه. [س ِ] (فرانسوی، اِ) (اصطلاح گیاه شناسی) خزه. (از لغات فرهنگستان ایران). رجوع به خزه شود.
موسه. [] (اِخ) ناحیتی است [از هندوستان] به چین و طوسول پیوسته و ایشان را حصارها و بناهای استوار است و مشک بسیار خیزد. (حدود العالم ص 65).
فرهنگ معین
(س) (اِ.) زنبور.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) زنبور.
فرهنگ عمید
زنبور،
گویش مازندرانی
موسه مله هدائن
معادل ابجد
933