معنی نمایشنامه ای از اسکاروایلد
حل جدول
زن بی اهمیت
نمایشنامه ای از مولیر
تارتوف
نمایشنامه ای از کالیداس
شکونتلا
نمایشنامه ای از لورکا
یرما
نمایشنامه ای از درک والکوت
قلعه ای باشکوه
سخن بزرگان
نویسندگی مستلزم داشتن اطلاع و استعداد است، [اما] سیاست نه دانش می خواهد و نه استعداد؛ کافی است که مرد سیاسی فقط پررو باشد.
تجربه نامی است که همه افراد روی اشتباهات خود می گذارند.
آنهایی که در آثار هنری، مطالب سودمندی می یابند با سوادان بی مایه اند. اما کسانی که آثار هنری برایشان جز زیبایی معنای دیگری ندارد، تنها آنان برگزیدگانند.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود. هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را طبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد پیس. یا نمایشنامه سینما. سناریو.
واژه پیشنهادی
اسکار افل هرتی ویلز
نمایشنامه ای از لومیر
خسیس
نمایشنامه ای از آلبرکامو
کالیگولا
نمایشنامه ای از اوگوبتی
جنایت در جزیره بزها
نمایشنامه ای از آگاتاکریستی
تله موش
لغت نامه دهخدا
نمایشنامه. [ن ُ /ن ِ / ن َ ی ِ م َ / م ِ] (اِ مرکب) پیس تآتر. (یادداشت مؤلف). نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود و هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را برطبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد. پیس. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(نَ یِ مِ) (اِمر.) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود؛ پیس.
فارسی به عربی
مسرحیه
معادل ابجد
849