معنی نمه
لغت نامه دهخدا
نمه. [ن َ م ِه ْ] (ع ص) نامه. آنکه به شبه حیرت دچار است. (اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از المنجد). رجوع به نَمَه ْ شود.
نمه. [ن َ م َه ْ] (ع اِمص) سرگشتگی مانندی است. (منتهی الارب) (آنندراج). حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی. (ناظم الاطباء). شبه حیرت. (اقرب الموارد) (از المنجد). || (مص) دچار شبه حیرت شدن: نمه نمهاً؛ کان به نمه، ای شبه الحیره، فهو نامه و نَمِه ْ. (از المنجد) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه).
حل جدول
مقدار بسیار کم، حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی
گویش مازندرانی
چشم انداز
معادل ابجد
95