معنی نهر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(نَ) [ع.] (اِ.) جوی، رودخانه. ج. انهار، نهور.
فرهنگ عمید
[جمع: اَنهار] جوی، رودخانه،
(نجوم) از صورتهای فلکی نیمکرۀ جنوبی،
حل جدول
جوی
مترادف و متضاد زبان فارسی
جدول، جویبار، جوی، جیحون، رود
فارسی به انگلیسی
Arroyo, Brook, Creek, Rivulet, Run, Runnel, Stream, Watercourse
فارسی به عربی
جدول، خندق، مستنقع
تعبیر خواب
1ـ دیدن نهر در خواب، نشانه تجارت و سفرهای کوتاه است. اگر خواب ببینید نهر پر از آب است، علامت سختیهای زودگذر است.
2ـ دیدن نهر خشکیده در خواب، علامت نومیدی است. و اینکه افراد دیگری به اهداف شما دست خواهند یافت. - آنلی بیتون
عربی به فارسی
رودخانه
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
جوی آب، مجرای آب
فرهنگ فارسی آزاد
نَهر، غیر از معانی مصدری، آب جاری و گوارا، جوی بزرگ، رود، نهر (جمع: اَنهُر، اَنهار، نُهُر، نُهُور)،
نَهر، (نَهَرَ، یَنهَرُ) جریان یافتن (آب)، به شدت سیلان یافتن (هر مایع)، طرد و رد کردن، تشدد کردن و با خشونت راندن و رد کردن، حفر کردن و کندن (جوی، نهر و غیره را)،
فارسی به آلمانی
Die [noun], Rennstrecke, Strom (m), Strömen
معادل ابجد
255