معنی نوآوری
لغت نامه دهخدا
نوآوری. [ن َ / نُو آ وَ] (حامص مرکب) عمل نوآور. ابتکار. ابداع. بدعت گذاری.
فارسی به انگلیسی
Imagination, Ingenuity, Initiative, Innovation, Originality
حل جدول
اختراع
بدعت
نوآوری ها
اختراعات
ابتکار و نوآوری
ابداع، اختراع، بدعت، ذوق، قریحه
نوآوری و اختراع
ابتکار
مترادف و متضاد زبان فارسی
ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی
فارسی به ایتالیایی
innovazione
واژه پیشنهادی
ابتکار
معادل ابجد
273