معنی نوبنیاد

لغت نامه دهخدا

نوبنیاد

نوبنیاد. [ن َ / نُو ب ُن ْ] (ص مرکب) نوبنیان. تازه ساز. که آن را تازه پی افکنده و ساخته اند یا تأسیس کرده اند: عمارتی نوبنیاد، مدرسه ای نوبنیاد، اداره ای نوبنیاد، انجمنی نوبنیاد.

فرهنگ عمید

نوبنیاد

آنچه تازه ساخته شده باشد،

مترادف و متضاد زبان فارسی

نوبنیاد

تازه‌بنیاد، جدیدالاحداث، جدیدالتاسیس، نوبنیان، نوپا،
(متضاد) قدیم‌الاحداث

حل جدول

نوبنیاد

جدیدالتاسیس

جدیدالاحداث


جدیدالتاسیس

نوبنیاد


میدانی در ضلع شمالی بزرگراه صدر

نوبنیاد


تازه تاسیس

نوبنیاد

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

نوبنیاد

آنچه که تازه ساخته شده نو بنیان جدیدالاحداث تازه بنیاد.


نوبنیان

نوبنیاد نوبنیاد


جدید الاحداث

نوبنیاد و تازه

واژه پیشنهادی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اخیرالتأسیس

نوساز، نوبنیاد

کلمات بیگانه به فارسی

اخیرالتاسیس

نوساز - نوبنیاد

معادل ابجد

نوبنیاد

123

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری