معنی نوراستنی
فرهنگ عمید
نوعی بیماری عصبی که با خستگی زیاد، احساس درماندگی و کم شدن تحرک همراه است، ضعف اعصاب،
ضعف
سست شدن، ناتوان شدن، سستی، ناتوانی،
* ضعف اعصاب: وضع غیر عادی اعصاب که سبب خستگی و فرسودگی و بیحالی و تحریکپذیری میشود، بیماری عصبی، نوراستنی،
* ضعف تٲلیف: (ادبی) پسوپیش بودن و تلفیق کلمات برخلاف دستور زبان،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی پی سستی (ضعف اعصاب) (اسم) ضعف مفرط قوای عصبی معمولا نور استینی در دنبال بی خوابیهای مداوم و طولانی و اختلال دستگاه گوارش ضعف قوای دماغی یا کارهای خسته کننده طولانی و بدون استراحت عارض میشود.
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(نِ رُ) [فر.] (اِ.) بیماری عصبی و اختلال روحی بدون وجود ضایعه عصبی مشهود در ساختمان رشته های عصبی و مراکز اعصاب. این بیماری به صور مختلف از قبیل حمله غش (هیستری) و ضعف شدید اعصاب (نوراستنی) و غیره مشاهده می شود، اختلال عصبی، بیماری عصبی.
معادل ابجد
777