معنی نوعى باتون برقى

حل جدول

لغت نامه دهخدا

باتون

باتون. (اِ) قسمی از مرغهای شکاری. (ناظم الاطباء).


باتون روژ

باتون روژ. [تُن ْ] (اِخ) بَتن روژ. یکی از شهرهای ممالک متحده ٔآمریکا در ساحل رود میسی سی پی، دارای 21800 تن جمعیت و مرکز لویزیانا است. این شهر در نیمه ٔ اول قرن هیجدهم م. بوسیله ٔ فرانسویان ایجاد گردید و در طی جنگ سسسیون (1862م.) بتصرف گروه متحده ٔ آمریکا درآمد.

مترادف و متضاد زبان فارسی

باتون

چوبدست، عصا، باتوم، باطوم

فرهنگ معین

باتون

[فر.] (اِ.) = باتوم. باطوم: میله کوتاهی از چوب یا لاستیک که پاسبانان بر کمر می آویزند و برای سرکوب کردن شورش و جنجال از آن استفاده می کنند.

فرهنگ عمید

باتون

چوب‌دستی از جنس چوب یا پلاستیک که افراد پلیس و نیروی انتظامی به‌عنوان اسلحۀ سرد به کار می‌برند،

فرهنگ فارسی هوشیار

باتون

چوبدستی که ماموران بکمر میبندند

فارسی به عربی

معادل ابجد

نوعى باتون برقى

887

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری