معنی نوعی تفنگ برای شلیک دور
حل جدول
دورزن
نوعی تفنگ برای شلیک به فاصلههای زیاد
دور زن
نوعی تفنگ برای شلیک به فاصله های زیاد
دور زن
نوعی تفنگ
یوزی
برنو
واژه پیشنهادی
ام یک ، تفنگ فتیله ای ، یوزی
وردنل، رولور، شش لول، حسن موسی، کلاشنیکف
ساچمه ای
قناسه
برنو، گلوله زنی
بادی کلاشینکف یوزی سرپر پران دولول کلت سیزده تیر ژسه قناسه روولور برنو امیک تیربارکالیبرپنجاه
موزر.هفت تیر.دولول.ماس واس .ام یک خفیف .دم پر.چخماقی .عثمانی نخجیر
لغت نامه دهخدا
شلیک. [ش ِل ْ لی] (اِ) تخلیه ٔ اسلحه ٔ آتشی و رها کردن تیر آن. (ناظم الاطباء). گشاد. افکندن تیر از سلاحی آتشی چون تفنگ و توپ.
- شلیک کردن، گشاد دادن یعنی انداختن تفنگ و توپ و امثال آن. (یادداشت مؤلف).
|| گاه بمعنی حرکت و سر و صدای ناگهانی و شدید خاصه در مورد خنده (شلیک خنده) نیز استعمال میشود. (فرهنگ لغات عامیانه).
- شلیک خنده، خندیدن به صدای بلند و ممتد فردی یا جمعی: شلیک خنده ٔ آنها به گوش می رسید.
فرهنگ عمید
خالی کردن توپ یا تفنگ،
(اسم) [مجاز] صدای ناگهانی و بلند خنده،
* شلیک کردن: (مصدر لازم و مصدر متعدی) آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ، تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ،
فرهنگ فارسی هوشیار
رها کردن تیر، تخلیه اسلحه آتشی (اسم) تخلیه اسلحه آتشی (توپ و تفنگ) رها کردن گلوله، آوای خروج گلوله از سلاح آتشین، آوای خنده شدید: شلیک خنده آن ها به گوش می رسید.
معادل ابجد
1469