معنی نویسنده حماسه تلماک
حل جدول
فنلن
سراینده حماسه تلماک
فنلن
تلماک
اثری از فرانسوا فنلون
حماسه فنلون
تلماک
نویسنده حماسه کویر
باستانی پاریزی
حماسه اثر فنلن
تلماک
لغت نامه دهخدا
تلماک. [ت ِ ل ِ] (اِخ) تلماکوس. تلماق. رجوع به تلماکوس شود.
فرهنگ معین
(مص ل.) دلیری کردن. شجاعت نمودن، (اِ.) شعر رزمی. [خوانش: (حَ س) [ع. حماسه]]
مترادف و متضاد زبان فارسی
دلاوری، شجاعت، رجز، شعرحماسی، شعررزمی، رزمنامه
فارسی به عربی
ملحمه
فرهنگ عمید
امری افتخارآمیز که از روی شجاعت، مهارت، و شایستگی انجام شده باشد،
(ادبی) نوعی شعر در وصف پهلوانان که داستانهای منظوم از نبردها، دلاوریها، و افتخارات قومی و نژادی یک ملت را دربر دارد، مانند شاهنامۀ فردوسی،
(اسم مصدر) شجاعت، دلاوری، دلیری،
فرهنگ واژههای فارسی سره
پهلوانی
نام های ایرانی
دخترانه، کاری افتخارآفرین که از سر شجاعت و دلاوری یا مهارت انجام شده باشد، دلیری، شجاعت
فرهنگ فارسی هوشیار
دلاوری، دلیری
فرهنگ فارسی آزاد
حَماسَه، (حَمَسَ، یَحْمُسُ) شجاع بودن، دلاوری و شهامت، شدت، جنگ، ایضاً داستان دلاوری و قهرمانی،
معادل ابجد
790