معنی نویسنده رمان بگذارید میترا بخوابد
حل جدول
کامران محمدی
بگذارید میترا بخوابد
کامران محمدی (چشمه)
فیلمی از آرش سنجابی
کامران محمدی
میترا
الهه خورشید ایران باستان
میترا حجار
از بازیگران فیلم پرویز
از بازیگران سریال رهایی
لغت نامه دهخدا
میترا. (اِخ) مهر. رجوع به مهر شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
خورشید، خور، شمس، مهر،
(متضاد) ماه، قمر
فرهنگ فارسی هوشیار
مهر، مظهر روشنایی و فروغ، خورشید
فرهنگ معین
فرشته موکل بر مهر و محبت، فرشته نگهبان راستی و عهد و پیمان، مظهر روشنایی و فروغ. [خوانش: (اِ.)]
نام های ایرانی
دخترانه، نام یک الهه، دوستی و محبت و مهر. نام همسر رامسس دوم (فراعنه مصر)، صورتی از واژه"مهر" در زبانهای ایران قدیم، الهه مهر که چشم دادگاه عدالت است و هیچ چیز را نمی توان ازدید او پنهان داشت؛بدون گذشت درمقابل پیمان شکنان؛ پاسدار راستی
گویش مازندرانی
نام باستانی شهرستان بابل و مرکز پرستش الهه ی میترا که در...
معادل ابجد
2679