معنی نویسنده رمان شهربازی

حل جدول

نویسنده رمان شهربازی

حمید یاوری


شهربازی

حمید یاوری (فرخ نگار)

اثری از حمید یاوری


نویسنده رمان ابله

داستایوسکى


نویسنده رمان سالمرگی

اصغر الهی


نویسنده رمان مفیدآقا

مرتضی کربلایی لو


نویسنده رمان مخلوق

فیروز زنوزی جلالی


نویسنده رمان فرانکولا

پیام یزدانجو


نویسنده رمان پریباد

محمدعلی علومی


نویسنده رمان گرنیکا

فرشته توانگر


نویسنده رمان جیرجیرک

احمد غلامی


نویسنده رمان بطالت

احسان نوروزی


نویسنده رمان نامیرا

نوشته صادق کرمیار

لغت نامه دهخدا

رمان

رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.

معادل ابجد

نویسنده رمان شهربازی

1001

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری