معنی نویسنده رمان کارت پستال

لغت نامه دهخدا

کارت پستال

کارت پستال. [پ ُ] (فرانسوی، اِ مرکب) ورقه ٔ پستی. برگ مقوائی که روی آن چیزی نویسند و بمقصد فرستند.


کارت

کارت. (فرانسوی، اِ) ورقه ٔ یادداشت که در دید و بازدید برای یکدیگر فرستند. (ناظم الاطباء). مقوائی که نام دارنده ٔ آن بر آن نوشته است. کارت دعوت. || ورق بازی چون گنجفه و غیره. || کارت عضویت، ورقه ای دال بر کارمندی شخص در مؤسسه و اجتماعی.

حل جدول

نویسنده رمان کارت پستال

روح انگیز شریفیان


کارت پستال

روح انگیز شریفیان (مروارید)

اثری از روح انگیز شریفیان

فارسی به آلمانی

کارت پستال

Ansichtskarte (f), Postkarte (f)


بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن

Ansichtskarte (f), Postkarte (f)

فرهنگ معین

کارت پستال

(پُ) [فر.] (اِمر.) کارتی که روی آن تصویری چاپ شده و در پشت آن نامه نگاری کوتاه می کنند و تمبر می چسبانند و به مقصدی می فرستند.

فرهنگ عمید

کارت پستال

کارتی دارای تصویر و جایی برای نوشتن نامه‌ای کوتاه که به جای کاغذ و پاکت استفاده می‌شود، ورقۀ پستی،

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

کارت پستال

پیکبرگ (اسم) برگ مقوایی که در یک طرف آن چیز نویسند و طرف دیگر آن مصور است و آن را توسط پست بمقصدا فرستند.

فارسی به ایتالیایی

ترکی به فارسی

کارت پوستال

کارت پستال


کارت

کارت 2- پیر

معادل ابجد

نویسنده رمان کارت پستال

1590

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری