معنی نویسنده سوئدی کتاب اتاق قرمز

حل جدول

نویسنده سوئدی کتاب اتاق قرمز

استریندبرگ


نویسنده سوئدی کتاب اتاق سرخ

استریندبرگ


نویسنده اثر اتاق قرمز

استریندبرگ


نویسنده سوئدی

استریندبرگ


نویسنده آلمانی سوئدی

نلی زاکس؛ شاعر و نویسنده آلمانی مقیم سوئد بود


نویسنده کتاب

‌مصنف

گویش مازندرانی

اتاق

اتاق – خانه

فرهنگ عمید

اتاق

بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف، و در برای سکونت یا کار،
قسمتی از وسیلۀ‌ نقلیه که سرنشینان در آن می‌نشینند،
محفظه‌ای در دستگاه یا وسیلۀ باربری: اتاق بار،
* اتاق انتظار: اتاقی در کنار اتاق پذیرایی که مراجعه‌کنندگان در آنجا می‌نشینند تا نوبت ملاقات به ایشان برسد،
* اتاق بازرگانی: (اقتصاد) سازمان و محلی که جمعی از بازرگانان برای بحث و شور در امور اقتصادی تشکیل می‌دهند و دارای رئیس و هیئت‌مدیره است،
* اتاق خواب: اتاقی که برای خوابیدن ترتیب دهند، خوابگاه،
* اتاق عمل: (پزشکی) اتاق جراحی، اتاق مخصوصی در بیمارستان که دارای تخت عمل و وسایل جراحی است و بیماران را در آنجا زیر عمل جراحی قرار می‌دهند،
* اتاق کار: اتاقی که برای کار کردن ترتیب بدهند و در آنجا کار کنند،
* اتاق ناهارخوری: اتاقی که در آن غذا بخورند،

لغت نامه دهخدا

اتاق

اتاق.[اُ] (ترکی، اِ) خانه و خیمه و بجای قاف غین معجمه نیز آمده و شاید اصل آن وثاق عربی باشد و ترکان عثمانی ( (اُدَه)) تلفظ کنند و صاحب غیاث اللغات بنقل ازمصطلحات و لغات ترکی این لفظ را ترکی دانسته است.


قرمز

قرمز. [ق ِ م ِ] (معرب، اِ) رنگی است که از آب افشرده ٔ نوعی از کرم که در بیشه ها باشد، سازند. (منتهی الارب). صبغ ارمنی احمر. یقال انه من عصاره دود یکون فی آجامهم و یقال انه حیوان تُصْبَغُ به الثیاب فلایکاد ینضل لونه. و آن معرب است. (از اقرب الموارد). کرمی است سخت سرخ که به سیاهی زند شبیه کرم ابریشم و کرم شب تاب که بیشتر بر درخت بلوط گرد آید، و آن رنگی است سرخ که صباغان به کار برند. چیزی است که بدان سرخ رنگ کنند و کتاب در عنوان حکایات نویسند، و آن کرمی بوده که آن را گرفته خشک کرده چیزی را بدان رنگ کنند. در مخزن الادویه آمده که آن کرمی است که در برگهای اشجار به هم میرسد تا به اندازه ٔ دانه ٔ عدسی و هرچه بزرگتر میشود به قدر نخودی مستدیر و مانند حیوانی پرنده میگردد که گویا میخواهد طیران کند، پس شکافته شده از جوف آن کرم کوچکی سرخ رنگ برمی آید، هرچه کهنه میشود رنگ آن سرخ تر میگردد. پس آن را با شراب میکشند به طوری خاص یا با شراب طبخ میدهند یا با آب و رنگ او را از آن جدا مینمایند. نقاشان و رنگ رزان و کاتبان آن را به کار میبرند. در ابریشم و پشم و یک جزو آن ده جزو را رنگین میکند و رنگی از آن بهتر نمیباشد. و در فرهنگ مخزن آمده که کرم سرخ به فارسی دود قرمز است و در هر حال قرمز در اصل کرمست بوده و چون در فارسی سین و زاء بدل شوند چنانکه ایاز و ایاس، کرمست را تخفیف و تبدیل نموده به قرمز معرب ساخته اند. (آنندراج). || نزد اساکفه پوستی است که به رنگ قرمز رنگ شده باشد. (از اقرب الموارد).

واژه پیشنهادی

نویسنده فیلم قرمز

فریدون جیرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

سوئدی

(صفت) منسوب به سوئد از مردم سوئد، ساخته و تهیه شده در سوئد، زبان مردم سوئد.

فارسی به آلمانی

اتاق

Kammer (m), Raum (m), Stube (f), Zimmer (n)

فرهنگ معین

اتاق

خانه، چهاردیواری دارای سقف، خیمه. اطاق، اوتاغ و اوتاق هم گویند. [خوانش: (اُ) [تر.] (اِ.)]

فارسی به عربی

اتاق

غرفه

معادل ابجد

نویسنده سوئدی کتاب اتاق قرمز

1537

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری