معنی نویسنده فرانسوی رمان مادام کاملیا

لغت نامه دهخدا

کاملیا

کاملیا. [م ِ] (اِ) قسمی گل. (یادداشت مؤلف).


مادام

مادام. (فرانسوی، اِ) کلمه ٔ فرانسوی است بمعنی بی بی. خانم. بانو. بیگم. خاتون. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بانو. خانم. (فرهنگ فارسی معین):
مادام تو گشت بهر ما دام
دل در بر دام تست مادام.
شیخ الرئیس افسر (از فرهنگ فارسی ایضاً).

مادام. (ع ق مرکب) تا وقتی. (غیاث) (آنندراج). تا. تازمانیکه. این کلمه در عربی از افعال ناقصه است و «ما» در این لفظ مصدریه است که فعل مدخول خود را بمعنی مصدر گرداند. و مادام صورت فعل است و در معنی اسم واحکام اسم بر این جاری است چنانکه «توقیت ». پس این لفظ «مادام » برای توقیت مضمون جمله ٔ مدخول خود می آید. (از غیاث) (از آنندراج). و بدین معنی اغلب قبل از «که » استعمال شود: دانه مادام که در پرده ٔ خاک نهان است هیچکس در پروردن او سعی ننماید. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 69).
مادام به شاه پشت بسته
پشت و دل دشمنت شکسته.
نظامی.
عاقل نکند شکایت از درد
مادام که هست امید درمان.
سعدی.
...بطن و فرج توأمند و فرزند یک شکم، مادام که این یکی برجاست آن دگر برپاست. (گلستان). || بمعنی مدام و همیشه نیز آمده. (غیاث) (آنندراج): و مادام مستمع را نگر. (منتخب قابوسنامه ص 168). و مادام رای خویش روشن دار. (منتخب قابوسنامه ص 174). غله فروش مادام بدبود و بدنیت باشد. (منتخب قابوسنامه ص 178). واو [زبیده] بر عباسه حسد کردی از بهر آنکه خلفیه مادام با وی آرمیدی. (تاریخ برامکه).
تو مغز کند بادامی و مادام
به مغز آرد بها بادام کندی.
سوزنی.
خوش خنده وزهرپاش مادام
ضحاک دهان و اژدها کام.
تحفه العراقین (ازآنندراج).
مانده همه سالکانش مادام
در سعی وقوف و طوف و احرام.
تحفه العراقین (از آنندراج).
شمس نزد اسد رود مادام
روح سوی جسد رود هموار.
خاقانی.
درون سنگ از آن می کند مادام
که از سنگش برون می آمد آن کام.
نظامی (خسرو و شیرین چ وحیدص 250).
اگرچه باطرب می بود و با جام
دلش در بند شیرین بود مادام.
نظامی.
- مادام الحیوه؛ همیشه. مدام: و مادام الحیوه در مقام فرزندی و خدمتکاری باشیم. (حبیب السیر ج 3 ص 179).
- مادام العمر، مادام الحیوه. تا آنگاه که زنده باشد. رجوع به ترکیب قبل شود.

فرهنگ فارسی آزاد

مادام

مادام، تا وقتیکه، تا زمانیکه،

فرهنگ فارسی هوشیار

کاملیا

فرانسوی بر گرفته از نام ایتالیایی کشیش که این درختچه یا گلبن را از آسیا به اروپا برده کتنجک از گیاهان (اسم) درختچه ایست زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک میباشد. برگها یش بیضی و شبیه برگ چای است و گلهایش خوشرنگ و زیبا است. در حدود ‎14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا بفراوانی کشت میشوند. این گیاه همیشه سبز است و گلهایش درشت و زیبا برنگها ی سفید یا صورتی و یا قرمز است. گونه ژاپنی این گیاه در سال 1749 م. باروپا برده شده و امروز در آنجا بخصوص در فرانسه و ایتالیا بفراوانی کشت و تربیت میشود کاملیه قاملیا.

فرهنگ معین

کاملیا

(مِ) [فر.] (اِ.) درختچه ای است زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک می باشد. برگ هایش بیضی و شبیه برگ چای است و گل هایش خوش رنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا به فراوانی کشت می شوند. این گیاه همیشه سبز است [خوانش: (مِ) [ع.] (ص.)]


مادام

[ع.] (ق.) تا وقتی که، تا زمانی که.

فرهنگ عمید

کاملیا

درختچه‌ای زینتی و همیشه‌سبز از خانوادۀ چای با برگ‌های بیضی‌شکل و گل‌های سفید یا صورتی که در بهار می‌شکند،

نام های ایرانی

کاملیا

دخترانه، گلی درشت و زیبا به رنگ سفید و صورتی که در بهار ظاهر می شود

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مادام

تا هنگامیکه

معادل ابجد

نویسنده فرانسوی رمان مادام کاملیا

1071

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری