معنی نکاپ

لغت نامه دهخدا

نکاپ

نکاپ. [ن ِ] (اِ) نکاب. بهله. دستکش قوشچیان. (ناظم الاطباء). نکاف. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به نکاب شود.

فرهنگ عمید

نکاپ

بهله

حل جدول

نکاپ

دستکش پوستی

دست کش چرمى

دستکش چرمى

فرهنگ فارسی هوشیار

نکاپ

(اسم) دستکش پوستی که میر شکاران بر دست کنند تا بتوانند بازو شاهین و جز آنها را در دست گیرند بهله.

معادل ابجد

نکاپ

73

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری