معنی نگهداری کردن

حل جدول

فارسی به انگلیسی

نگهداری‌ کردن‌

Conserve, Keep, Shield, Tend, Uphold

فارسی به عربی

نگهداری کردن

احم، صیانه، عیش

فارسی به ایتالیایی

نگهداری کردن

conservare

mantenere

فارسی به آلمانی

نگهداری کردن

Aufhalten, Behalten, Bewahren, Einhalten, Erhalten, Halten, Sichern, Unterhalt, Unterhaltskosten [noun]

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نگهداری کردن

564

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری