معنی نیروگاه اتمی عراق در زمان صدام

حل جدول

نیروگاه اتمی عراق در زمان صدام

اسیراک


نیروگاه اتمی

رئاکتور

ریاکتور

ری اکتور


فلز نیروگاه اتمی

اورانیوم

اورانیم


صدام حسین

دیکتاتور سابق عراق

لغت نامه دهخدا

صدام

صدام. [ص ِ] (اِخ) نام اسب لقیطبن زراره. (منتهی الارب).

صدام. [ص ِ] (اِخ) نام اسب زفربن حارث است. (منتهی الارب).

صدام. [ص ِ] (اِخ) نام اسب قیس بن نشیبه است. (منتهی الارب).

صدام. [ص ِ] (ع اِ) علتی است که در سر ستور باشد. (منتهی الارب). || درد نیم سر. (مهذب الاسماء). مقابل صداع. || (اِخ) نام مردی. (منتهی الارب).

فرهنگ فارسی هوشیار

صدام

درد نیم سر


اتمی

(صفت) منسوب به اتم مربوط به اتم یا بمب اتمی. بمبی که با نیروی اتم منفجر میشود. یا دانشمند اتمی. دانشمندی که درباره اتم و نیروی آن تحقیق و تجربه میکند. یا نیروی اتمی. نیرویی که از اتم حاصل میگردد.

فرهنگ معین

نیروگاه

(اِ.) مجموعه ای برای تولید انرژی.

فرهنگ عمید

اتمی

(فیزیک) مربوط به اتم: انرژی اتمی،
ویژگی نوعی سنگ مصنوعی گران‌قیمت که در جواهرسازی به کار می‌رود: نگین اتمی،

معادل ابجد

نیروگاه اتمی عراق در زمان صدام

1551

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری