معنی نیکا
لغت نامه دهخدا
نیکا. (صوت) بخ. (نصاب). بسی نیک ! چه خوب ! (یادداشت مؤلف). خوشا! || نعم ! (یادداشت مؤلف): در خبر است از رسول علیه السلام که گفت: نعم الرغفان رغفان الشعیر... گفت نیکا گرده هاء گرده هاء جوبود. (نوروزنامه از یادداشت مؤلف). || (ص) خوب و خوش و زیبا و ظریف. (ناظم الاطباء). || (اِ) آنکه عروس و داماد را دست به دست دهد از بزرگان یکی از دو جانب. (یادداشت مؤلف):
آن شب گردک نه نیکادست او
خوش امانت دادش اندر دست تو.
مولوی.
حل جدول
رودی در مازندران
مترادف و متضاد زبان فارسی
حبذا، خنکا، خوشا،
(متضاد) وای، بد
نام های ایرانی
دخترانه، چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
معادل ابجد
81