معنی هدردادن
حل جدول
اتلاف
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) روان کردن آب درزمین های لم یزرع، هدردادن تلف کردن.
مترادف و متضاد زبان فارسی
هدردادن، تلف کردن، ضایع کردن، از بین بردن، نابود کردن، پایمال کردن، تباه ساختن، حیفومیل کردن
معادل ابجد
268
اتلاف
(مصدر) روان کردن آب درزمین های لم یزرع، هدردادن تلف کردن.
هدردادن، تلف کردن، ضایع کردن، از بین بردن، نابود کردن، پایمال کردن، تباه ساختن، حیفومیل کردن
268