معنی هردمبیل

فرهنگ معین

هردمبیل

(هَ دَ) (ص.) (عا.) بی نظم، بی قاعده، قاراشمیش، قر و قاطی.

فرهنگ عمید

هردمبیل

بی‌نظم‌و‌ترتیب، بی‌قاعده،

حل جدول

هردمبیل

کار بى نظم و بى ترتیب

مترادف و متضاد زبان فارسی

هردمبیل

بی‌ترتیب، بی‌قاعده، بی‌نظم،
(متضاد) مرتب

فارسی به انگلیسی

هردمبیل‌

Inconstant, Irresolute, Protean, Unbalanced, Wayward

فارسی به عربی

هردمبیل

بشکل متخلف

فرهنگ فارسی هوشیار

هردمبیل

از ترکی هردن بیر بی سامان پریشان در هم بر هم هر که (صفت) بی نظم بی قاعده: آمیخته بهرج ومرج

معادل ابجد

هردمبیل

291

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری