معنی هزارتو

لغت نامه دهخدا

هزارتو

هزارتو. [هََ / هَِ] (اِ مرکب) هزارلا. هزارخانه. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به هزارتوی و هزارلا شود.

فرهنگ معین

هزارتو

(~.) (اِمر.) هزارلا؛ بخش سوم معده نشخوارکنندگان که داخل آن لایه لایه است.

حل جدول

هزارتو

هزارلا، لایه لایه

معادل ابجد

هزارتو

619

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری