معنی هشترخان

لغت نامه دهخدا

هشترخان

هشترخان. [هََ ت َ] (اِخ) اصل آن حاجی ترخان است. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به حاجی ترخان شود.


دریای هشترخان

دریای هشترخان. [دَرْ ی ِ هََ ت َ] (اِخ) دریای خزر. بحرخزر. رجوع به خزر وبحرخزر (ذیل بحر) و دریای خزر شود.


خانان هشترخان

خانان هشترخان. [ن ِ هََ ت َ] (اِخ) رجوع به «خاندان اردوا» و «خانان سیراردو» شود.


بیضا

بیضا. [ب َ] (اِخ) پایتخت قدیم خزر بقول جغرافی نویسان قدیم عرب و متأخران آن را اتل (بنام رود اتل یا ولگا که شهر مذکور در ساحل آن بود) نامیده اند. نام ترکی آن سارغشر (شهر زرد) است و هشترخان کنونی بجای آن شهر بنا شده است. (فرهنگ فارسی معین).


قاسم هشترخانی

قاسم هشترخانی. [س ِ هََ ت َ] (اِخ) نواده ٔ کوچک محمددر حدود سال 871 هَ. ق. / 1466م. سلسله ٔ خانان هشترخان را تشکیل داد. قاسم رئیس خاندان اردا یک شعبه از قبیله سیراردو بود. فرزندان او تا سال 962 هَ. ق./ 1554 م. امارت داشتند و امیرکبیر مسکو ایشان را از استقلال انداخت. قلمرو حکومت آنان دشت قبچاق بوده است. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام چ 1312 تهران ص 204).


سارغشر

سارغشر. [] (اِخ) شهری بوده است در ناحیه ٔ خزر در موضع هشترخان حالیه و آن را اتل و بیضا نیز می نامیده اند. پایتخت قوم خزر ابتدا بلنجر بوده و پس از فتح آن شهر بدست جراح بن عبداﷲ حکمی سارغشر را قرار داده اند، و به روایتی سارغشر فقط تابستانگاه خزر بوده و در بهار بطرف دشت (بلنجر) میرفته اند. رجوع به یادداشتهای قزوینی ج 4 ص 201 شود.


خاندان اردوا

خاندان اردوا. [ن ِ اُ دُ] (اِخ) نام طوایفی بوده که در قبچاق غربی و شرقی حکومت کرده اند. دشت قبچاق شرقی مسکن قبایل آق اردو بوده که از 1226م. تا 1428 م. حکومت کرده اند و خانان سیراردو در دشت قبچاق غربی از 1378 م. تا 1502 م. حکم رانده اند که متعلق به این خاندانند. و خانان هشترخان از 1466 تا1554 م. حکومت کرده اند. رجوع به کلمه ٔ اردوا شود.


اوزبک

اوزبک. [اُ ب َ] (اِخ) عنوان شعبه ای از ایل و طایفه ٔ جوجی خان مغول که بنام اوزبک خان (از اعقاب جوجی) به طوایف اوزبک مشهور شده است. این طوایف نخست در نواحی واقع بین انهار اورال و چو سکونت داشته اند و از امرای آنها اوزبک خان و پسرش جانی بیگ در تاریخ قبل از تیمور مشهورند. بعد از عهد تیمور این امرا در ماوراءالنهر قدرت یافته اند. در عهد صفویه اوزبک و اوزبکان عنوان سلسله ٔ امرای شیبانی است که بوسیله ٔ محمدشاه بخت مشهور به شاهی بک یا شیبک تأسیس شد (905 هَ. ق.) و غالباً بسبب تعصب در تسنن و تجاوز به خراسان با سلاطین صفویه در زدوخورد بوده اند. مرکز امرای این سلسله سمرقند بوده است و امرای مزبور با خانان خیوه و خانان بخارا و خوقند و امرای هشترخان (معروف به خانان جانی) خویشاوند و منسوب بوده اند و دولت آنها نیز عاقبت بوسیله ٔ امرای هشترخان (حاجی طرخان) منقرض شده است. (دایرهالمعارف فارسی).


استراخان

استراخان. [اَ] (اِخ) اشترخان. هشترخان. حاجی ترخان. ولایتی به روسیه، در قدیم ناحیتی بود بنام خانه استراخان، و آن بر ساحل بحر خزر، که از 40 درجه و 40 دقیقه تا 49 درجه و 42 دقیقه طول شرقی و از 45 درجه تا 52 درجه عرض شمالی ممتد است. حدّ شمالی آن ولایت ارنبرگ و حدّ شرقی نهر اورال است که آن را از آسیاجدا میسازد و حدّ جنوبی ولایت قفقاز، و حدّ جنوب شرقی بحر خزر و حدّ غربی ولایت قزاق (قزاقستان) است بر کنار نهر دُن و حد شمال غربی ولایت سراتوف. مساحت آن 47884 هزار گز مربع و سکنه ٔ آن 225000 تن است، مرکب از ارمنی و تاتار و قزاق و گرجی. || و نیز نام قصبه ٔ ولایت مذکور است. (ضمیمه ٔ معجم البلدان).

حل جدول

هشترخان

آبشاری در استان زنجان


آبشار شارشار ، آبشار هشترخان

آبشاری در استان زنجان


آبشار شارشار، آبشار هشترخان

آبشاری در استان زنجان


آبشارهای زنجان

کله‌خانی، شارشار، هشترخان


آبشاری در استان زنجان

آبشار شارشار، آبشار هشترخان

فرهنگ فارسی هوشیار

هشترخانی

(صفت) منسوب به هشترخان، حاجی طرخانی

معادل ابجد

هشترخان

1556

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری