معنی هضم کردن

لغت نامه دهخدا

هضم کردن

هضم کردن. [هََ ک َ دَ] (مص مرکب) تحلیل بردن غذا. (ناظم الاطباء). گذرانیدن و گواریدن و گواردن. (یادداشت به خط مؤلف): شراب مست کننده طعام را هضم کند. (نوروزنامه ٔ خیام).

حل جدول

هضم کردن

گواردن

فارسی به انگلیسی

هضم‌ کردن‌

Assimilate, Digest

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

هضم کردن

گواردن

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

هضم کردن

1119

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری