معنی هفت خط
لغت نامه دهخدا
هفت خط. [هََ خ َطط / خ َ] (اِ مرکب) کنایت از اقالیم سبعه است. (آنندراج):
کرد رها در حرم کاینات
هفت خط و چارحد و شش جهات.
نظامی.
|| خطوط جام جم است که آن خط جور و خط بغداد و خط بصره و خط ازرق وخط اشک و خط کاسه گر و خط فرودینه باشد. (برهان). پیشینیان، جام جم یا جام شراب را با هفت خط منقوش میدانستند... (از حاشیه ٔ برهان چ معین). رجوع به هفت خط جام شود. || اندازه ای از کفش در اصطلاح کفشگران. (یادداشت مؤلف). || (ص مرکب) در فارسی امروز به معنی بدجنس و گربز و محیل است. (از یادداشتهای مؤلف): از آن هفت خطهای بزرگ پاست، کنایت از اشخاص موذی و نابه کار است. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(~. خَ) [فا - ع.] (اِمر.) کنایه از: هفت آسمان.
(اِ.) هفت خط نقش شده بر جام جم، (ص.) آدم دانا، حیله گر. [خوانش: (~. خَ) [فا - ع.]]
فرهنگ عمید
[عامیانه، مجاز] شخص متقلب و حقهباز،
(اسم) [قدیمی] هفتاقلیم،
(اسم) [قدیمی] = * هفتخط جام
* هفتخط جام: [قدیمی] خطوط جامجم: هفت خط داشت جام جمشیدی / هر یکی در صفا چو آیینه ـ جور و بغداد و بصره و ازرق / اشک و کاسهگر و فرودینه،
حل جدول
کنایه از آدم متقلب
ضرب المثل فارسی
افراد بسیار زیرک و باهوش و در عین حال رند و حقه باز و حیله گر را در عرف اصطلاح عامه به «هفت خط» مثل می زنند و فی المثل می گویند:«فلانی از آن هفت خط هاست».
ریشه ضرب المثل هفت خط:
جام های شراب در قدیم دارای هفت خط بودند و هرکس بنا بر ظرفیتش تا یک خط خاص می توانست شراب بنوشد.
این خطها عبارت بودند از:
خط مزور، کمترین میزان شراب در جام
خط فرودینه
خط اشک
خط ازرق، این خط کاملاً در وسط پیمانه بوده و خط اعتدال در شرابخواری محسوب میگردید
خط بصره
خط بغداد
خط جور که لب پیمانه بوده و جام بیش از آن جا نداشته؛ به عبارت دیگر جام لبریز از شراب میبوده است.
بودند افرادى که تا هفت خط شراب را مینوشیدند بدون آنکه حالت مستانه درآنها ظاهر شود که در پی آن دست به حرکاتی بزنند که موجب هتک حرمتِ حضور پادشاه در مجلس بشود.
این قبیل افراد را “هفت خط” مینامیدهاند، یعنی که آنها افرادی صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به کلیه رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشتهاند. این اصطلاح به مرور زمان جنبه عام و مَجازی پیدا کرده و در فرهنگ عامه به افراد باهوش و زیرک و مرد رند “هفت خط” اطلاق گردیده است.
این روایت برمیگردد به آئین شرابخواری در حضور پادشاه در دوران ساسانیان. در آن زمان پیمانههای ظریف و زیبایی از شاخ گاو یا بزکوهی درست میکردند که چون پایه نداشته است کسی نمیتوانسته آن را روی زمین یا میز بگذارد و از نوشیدن شرابِ ریخته شده در پیمانهاش طفره برود.
از این رو دارند جام مجبور بوده است محتویات آن را لاجرعه سر بکشد. اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود باده گساری نکند و از سر مستی با حرکت و یا گفتار خود، احترام و شأن مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مدعوین، پیمانه (شاخ) مخصوص خود را داشته که به جهت تعین میزان توانایی او در بادهگساری خطی در داخل آن شاخ کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا حدِ همان خط، شراب در پیمانهاش میریخته است. به مرور زمان تمامی پیمانههای شراب را با هفت خط، مشخص و درجهبندی کردند.
فرهنگ فارسی هوشیار
هفت رنگ ناغلا گربز، هفت کشور یا هفت خط جام. قدماجام (جام شراب و نیز جام جم) راباهفت خط مجسم میکردند که بترتیب ازبالابپایین عبارتست از: خط جور خط بغداد خط بصره خط ازرق خط ورشکر (اشک خطیره) خط کاسه گر خط فرودینه. توضیح ادیب فراهانی درین قطعه آنها را یادکرده است: ((رخ برافروخت همچو آیینه آن پری پیکر سمن سینه پس زبحر خفیف بازآورد این گهرها درون گنجینه فاعلاتن مفاعلن فغلن درقدح کن شراب دوشیشه هفت خط داشت جام جمشیدی هریکی درصفا چو آیینه جوروبغداد وبصره وازرق اشک وکاسه گروفرودینه. )) (ادیب الممالک)، (صفت) بسیارناقلا وحقه باز: ((من میخواهم آبروی چندساله ترابباددهم یاتوخودت سیدمیران بااین زن هفت خطی که بخانه ات آوردی کخ)) -3 (حروفیه) بعقیده فضل ا. . . حروفی الف - خطوط چهره آدمی هفت خط راتشکیل دهند، خطوط سیاه، خطوط امیه: ((چهارمژه هردوابرو موی سر هفت خطند ازخدای دادگر. )) ب - چین ها وعلایم مشخصه صورت (چهارمین پلک چشم دوچین طولی طرفین بینی که تا گوشه لب زیرین پایین آید چینی که لب زیرین رااززنخ جداکند. ج - ریش وسبلت هم دارای هفت خط میباشند خطوط ابیه، (اسم) هفت اقلیم.
معادل ابجد
1094