معنی هلاس

لغت نامه دهخدا

هلاس

هلاس. [هَُ] (ع اِ) بیماری سل، و گویند سلاس بیماری عقل است و هلاس در بدن است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نزد پزشکان آن است که هضم عروقی از وظیفه ٔ خود بازماند و نتواند غذا را به بدن برساند. (کشاف اصطلاحات الفنون) (بحر الجواهر).

هلاس. [هَِ ل ْ لا] (اِخ) نام قدیم یونان. (فرهنگ جغرافیایی وبستر) (قاموس کتاب مقدس). رجوع به یونان شود.

حل جدول

هلاس

یونان قدیم

فرهنگ فارسی هوشیار

هلاس

ششمار از بیماری ها

معادل ابجد

هلاس

96

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری