معنی هلن
لغت نامه دهخدا
هلن. [هَِ ل ِ] (اِخ) قهرمانی است که نژاد یونانی خود را منسوب به او میداند و نام او را بر خود می نهاده است. او را پسر دوکالیون و نیز پسر پرومته دانسته اند.در افسانه های یونان معروف است که او با الهه ای به نام اوزئیس ازدواج کرد و از او پسرانی به وجود آمدند که شاخه های معروف هلنی (دری ها، ائولی ها، ایوینها، اکئی ها) از نسل آنها هستند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه ٔ بهمنش ج 1 ص 369 و 370).
هلن. [هَِ ل ِ] (اِخ) در افسانه های یونان نام همسر منلاس بود که یونانیان به خاطر اوده سال در برابر تروا جنگیدند. گروهی او را دختر زئوس و گروهی دختر آفرودیت دانسته اند و در هر صورت نسب او درهم است و ایفی ژنی معروف را حاصل همبستری او باتزه دانسته اند. وی زیباترین زن زمان خود بود و مردان نامدار حماسی یونان از جمله پاریس دلداده ٔ وی بودند... (از فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال تألیف بهمنش ج 1 ص 365). پس از مرگ منلاس او را از اسپارت بیرون کردند و او در جزیاکرتا به هلاکت رسید. (از حواشی نصراﷲ فلسفی بر ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دُکولانژ).
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Helen Of Troy
نام های ایرانی
دخترانه، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر اوروی داد
گویش مازندرانی
منطقه ای ییلاقی بین راه امامزاده حسن و آلاشت
معادل ابجد
85