معنی هماهنگ
فرهنگ عمید
هماواز، یکنواخت، موافق،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
سازگار، متحد، متناسب، موافق، هماواز، همخوان، همساز، همصدا
فارسی به انگلیسی
Concerted, Concordant, Consonant, Synchronous
فرهنگ فارسی هوشیار
دو یا چند صدا که با یکدیگر توافق و تناسب داشته باشند، موافق متحد.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
121
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


