معنی همایه
حل جدول
محل پیوستن یک پی به پی دیگر یا به سلول ماهیچه ای دیگر را گویند، (به انگلیسی :synapse)
1-سازواری (آنندراج) 2-پیوَستگی، یگانِستَن (خردناب) 3-همایه، پیمان، هم بست، ائتلاف
ترکی به فارسی
حمایت کردن
فرهنگ واژههای فارسی سره
همایه
کلمات بیگانه به فارسی
همایه
فرهنگ فارسی هوشیار
پیمان همایه هرنیز (صفت اسم) اتفاق دو یا چند تن در امری، پیمان عهد نامه قرار نامه. یا قرار داد سیاسی. عهد نامه سیاسی پیمان سیاسی.
معادل ابجد
61