معنی همدستی
حل جدول
اتحاد، اتفاق، توافق
مترادف و متضاد زبان فارسی
اتحاد، اتفاق، تعاون، دستگیری، سازش، شراکت، کمک، مصاحبت، معاضدت، معاونت، همراهی، یاری
فارسی به انگلیسی
Aid, Collusion, Conspiracy
فارسی به عربی
تعاون
معادل ابجد
519
اتحاد، اتفاق، توافق
اتحاد، اتفاق، تعاون، دستگیری، سازش، شراکت، کمک، مصاحبت، معاضدت، معاونت، همراهی، یاری
Aid, Collusion, Conspiracy
تعاون
519