معنی همگن
لغت نامه دهخدا
همگن. [هََ گ ِ] (ص مرکب) همگین. انباز. شریک. (یادداشت مؤلف). ج، همگنان. رجوع به همگنان شود.
فارسی به انگلیسی
Colleague, Class, Peer, Homogeneous
فرهنگ معین
همه، همتا، همانند، یکنواخت. [خوانش: (هَ گ) [په.] (اِ.)]
حل جدول
یکنواخت
همگن و یکسان
یکنواخت
متوازن و همگن
یکدست
همگن در فیزیک
هوموژن
همگن سازى مواد مخلوط
هموژنیزاسیون
فارسی به عربی
نظیر
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) همه جمع:همگنان. توضیح این کلمه بصورت مفرد در متون فارسی دیده نشده و جمع آن (همگنان) مستعمل است.
انگلیسی به فارسی
حلقه همگن - حلقه مولکولی همگن
homogeneous difference equation
معادله ی تفاضلی همگن، معادله ی دیفرانسیل همگن، معادله ی فاضله ی همگن
homogeneous
همگن
همگن
همگن
isotropic
همگن
معادل ابجد
115